طرح توجیهی فنی – اقتصادی (امکانسنجی) معمولاً جهت تامین مالی طرحهای سرمایهگذاری ارائه میشود تا بر اساس برنامه زمانبندی و منابع مورد نیاز و همچنین با بررسی درآمدها و شرایط بازگشت سرمایه، سرمایهگذار یا بانک را متقاعد سازد که در پروژه سودآوری مشارکت میکند. بررسي توجيهپذيري هر طرح سرمايهگذاري در سه بخش مطالعات بازار، مطالعات فني و مطالعات مالي صورت ميپذيرد.
تصمیم برو/ نرو!
تصمیم برو/نرو بحرانیترین و حساسترین مرحله در توسعه کسب و کار است. این مرحله از این لحاظ حساس است که سرمایهگذار هنگامی که از این مرحله عبور نمود، دیگر راه برگشتی ندارد. هنگامی که شما تصمیم به انجام یک سناریو میگیرید و اقدام به پیادهسازی آن سناریو میکنید، دیگر راه برگشتی و تغییر آن تصمیم ندارید. زیرا دیگر هزینه و زمانتان را درگیر این سناریو نمودهاید و این دو (زمان و هزینه) اصلیترین و احتمالا تنها سرمایههایی هستند که در اختیار دارید. به همین دلیل است که این تصمیم بحرانیترین و مهمترین گام شما در یک فعالیت تجاری است. اگر در این مرحله کوچکترین سهلانگاری صورت گیرد، اغلب جبرانش یا با هزینه های گزافی همراه خواهد بود و یا به هیچ عنوان امکانپذیر نیست. اما اگر از این مرحله با موفقیت عبور نماییم کمتر نگران ادامه کار خواهیم بود زیرا اطلاعات کاملی از فرصتها و تهدیدهای کسب و کارمان داریم. این مسئله اهمیت فراوان مطالعات امکانسنجی را نشان میدهد.
تفاوت Feasibility Study و Business Plan در چیست؟ بعضی از کارآفرینان به درستی نمیدانند برای ارتباط برقرار کردن با شرکا، سرمایه گذاران، وام دهندگان، حامیان و خریداران بالقوه ایدههای خود، نیاز به طرح توجیهی دارند یا طرح کسب و کار؟!؟! در اینجا تفاوتهای این دو سند به شرح زیر میباشد :
- طرح توجیهی یا FS برای کشف و بررسی سودآوری و کاربردی شدن یک ایده کسب و کار تهیه میشود. به عبارت دیگر قبل از غرق شدن در موضوع می خواهیم بدانیم آیا این ایده کسب و کار ارزش صرف زمان، هزینه و منابع ما یا سازمان ما را دارد یا نه؟ این در حالیست که طرح کسب و کار یا BP پس از آنکه مشخص شد ایده کسب و کار توجیه فنی و اقتصادی دارد تدوین میشود و برنامه دستیابی به سودهای پیشبینی شده در FS را مستند می کند.
- در FS با دنیایی از اعداد و ارقام و محاسبات روبرو هستیم در حالیکه در BP عمدتا با استراتژیها و برنامههای تاکتیکی مورد نیاز برای شروع، رشد و توسعه کسب و کار درگیر مواجه می شویم.
- در FS با مقولهای به نام زیستپذیر بودن ایده کسب و کار روبرو می شویم در حالیکه BP به دنبال رشد و بقای آن ایده در قالب هویت زنده و خلق شده ای به نام کسب و کار می باشیم.
- یک FS میزان سودآوری بالقوه ایده کسب و کار را کشف می کند در حالیکه BP به کارآفرین کمک می کند تا بودجه مورد نیاز برای شروع یا توسعه کسب و کار از سرمایه گذاران را دریافت نماید.
حال به چند نکته اساسی توجه نمایید!- اگر یک FS جامع و مناسب دارید، خیلی سریع و سادهتر از نوشتن BP از صفر، میتوانید آن را به یک طرح کسب و کار تبدیل نمایید!
- نوشتن FS قبل از BP الزامی نیست اما می تواند در صورت عدم توجیه یا امکانناپذیر بودن ایده به دلایل فنی و اقتصادی شما را از صرف زمان و هزینه های تدوین یک BP نجات دهد.
- در FS شما می توانید چندین سناریو برای ایده کسب و کار خود را تحلیل کنید اما در BP باید روی یک سناریو اصلی تمرکز کنید و مقدمات اجرایی شدن آن را فراهم نمایید.